متهمان که از ابتدا اتهامات خود را انکار میکردند با نقطهزنیهای پلیس و سایر مدارک به دست آمده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شدند.
مردی یک سال قبل به پلیس گزارش داد برادرش داریوش را زخمی پیدا کرده و به بیمارستان برده اما در بیمارستان جانش را از دست داده است.
وقتی ماموران تحقیقات خود را آغاز کردند، متوجه شدند داریوش مورد حمله دو زورگیر قرار گرفته است و شاهدان، زورگیران را دیدهاند. همچنین مشخص شد زورگیران چاقویی همراه داشتند که آن را در بیابان انداختند و فرار کردند.
با مدارکی که به دست آمده بود ماموران دو متهم را بازداشت کردند. آنها منکر همه چیز شدند اما مدارک به دست آمده چیز دیگری میگفت. هرچند متهمان مدعی بودند نقشی در مرگ داریوش نداشتند اما در نهایت با صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
در جلسه رسیدگی اولیای دم خواستار صدور حکم قصاص شدند. وقتی نوبت به متهمان رسید، هر دوی آنها اتهام را رد کردند.
متهم ردیف اول به نام سعید گفت: «اتهام قتل را قبول ندارم. هیچ دشمنیای هم با مقتول نداشتم. در زمان دستگیری وقتی ماموران پلیس به من مشکوک شدند، از ترس فرار کردم. در همین حین زمین خوردم و دستم زخمی شد. به همین خاطر موقع بازداشت لباسم خونی بود و از همین موضوع به عنوان مدرک علیه من استفاده شد. نقطهزنی گوشی موبایلم نشان میدهد در زمان قتل آنجا حضور نداشتهام. دوستم مهرداد آن شب از من خواسته بود تا او و پسرش را که با هم قهر بودند، آشتی دهم. من اصلاً داریوش را نمیشناختم و نمیدانم او چطور کشته شده است. ضمن اینکه هیچ وسیلهای از مقتول نزد ما پیدا نشد.»
متهم در پاسخ به این سوال که چرا لباسها و کاغذی که در جیبش بود خونی بوده و خون هم متعلق به مقتول است، بار دیگر گفت: «وقتی داشتم فرار میکردم زمین خوردم و برای همین خونی شدم. آن خون ربطی به مقتول ندارد.»
او همچنین درباره اینکه اگر او ضارب نیست، چرا نوک چاقوی شکسته او در جمجمه مقتول پیدا شده است، جوابی نداد.
سپس دیگر متهم پرونده در جایگاه قرار گرفت. او گفت: «من هم اتهام را قبول ندارم. ما هیچ کاری نکردیم. از من تیغ موکتبری پیدا کردند که به مدرکی علیهام تبدیل شد. این تیغ که همراهم بود وسیله کارم بود و من اصلاً قصد قتل نداشتم.»
سپس وکیل یکی از متهمان در جایگاه حاضر شد. او گفت: «مقتول به دلیل تاخیر در رسیدن اورژانس جانش را از دست داده است. اورژانس ۶۵ دقیقه تاخیر داشت و در نهایت برادر مقتول او را به بیمارستان رساند. باید ترک فعل اورژانس در این پرونده مورد رسیدگی قرار گیرد.»
او ادامه داد: «تنها شاهد جنایت یک مرد معتاد به هروئین است. او در دادسرا گفته سه نفر به قربانی حمله کردهاند و سپس اظهار داشته دو نفر خفتگیر، قربانی را زدهاند. به همین خاطر در شهادت او تردید وجود دارد.»
در ادامه وکیل اولیای دم گفت: «پاتوق دو متهم سابقهدار در فاصله ۱۰۰ متری محل وقوع جنایت قرار دارد و ممکن است آنها پس از خفتگیری وسایل قربانی، آنها را به یکی از دوستانشان سپرده باشند. به همین خاطر اثری از اموال سرقتی پیدا نشده است.»
با پایان اظهارات این وکیل، قضات دادگاه ادامه جلسه را برای تکمیل تحقیقات به بعد موکول کردند.
منبع: اعتماد